کشاورزی هوشمند از نظر اقلیم چه معنایی برای کشاورزان کوچک دارد
کشاورزی هوشمند از نظر اقلیم چه معنایی برای کشاورزان کوچک دارد
کشاورزان خرده پاتخمین زده می شود 32 درصد از گازهای گلخانه ای (GHG) جهانی را از کشاورزی بدون هوشمند سازی تولید کند.
آنها همچنین یکی از جمعیت هایی هستند که بیشتر در معرض خطر تغییرات آب و هوایی هستند. تجزیه و تحلیل ما نشان می دهد که در سه کشور – هند، اتیوپی و مکزیک – تقریباً 80 درصد از کل کشاورزان خرده مالک می توانند حداقل تا سال 2050 تحت تأثیر یک خطر آب و هوایی قرار گیرند علاوه بر این، تغییرات آب و هوایی بر تناسب زمین برای تولید محصول تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، تا سال 2050، هند می تواند 450000 کیلومتر مربع زمینی را که در حال حاضر برای کشت برنج دیم مناسب است از دست بدهد
ذینفعان در دو دهه گذشته بر کشاورزی هوشمند با آب و هوا تمرکز کرده اند.
با این وجود، هیچ نقشه راه روشنی برای انواع اقدامات کاهشی و سازگاری که کشاورزان خرده مالک می توانند اتخاذ کنند و نحوه اولویت بندی سرمایه گذاری ها و تلاش ها برای حمایت از این اقدامات وجود ندارد. در این مقاله سعی داریم این شکاف را پر کنیم. کار ما با تجزیه و تحلیل جغرافیایی خطر آب و هوا در بازارهای خرده مالک کلیدی است. بررسی گسترده فناوری ها و ابزارهایی که کشاورزان خرده مالک می توانند برای سازگاری با اقلیم و تغییرات آب و هوا و کاهش آن به کار گیرند. و اولویت بندی این اقدامات بر اساس سیستم های کشاورزی و کشاورزی در کشورهای مختلف.
مزارع کوچک
شناسایی اقدامات سازگاری و کاهشی که 510 میلیون کشاورز خرده مالک جهان می توانند اتخاذ کنند برای حفاظت و حمایت از معیشت آنها در مواجهه با خطرات مرتبط با آب و هوا بسیار مهم است.آنها همچنین کلید امنیت غذایی جهانی هستند. مزارع کوچک یک سوم غذای جهان را تولید می کنند و انتظار می رود تقاضای جهانی غذا تا سال 2050 60 درصد افزایش یابد.در همین حال، تغییرات آب و هوایی از سال 1961 تاکنون منجر به کاهش 21 درصدی بهره وری کشاورزی در سطح جهان شده است.در دنیایی که دمای آن تا سال 2050 ممکن است 2 درجه سانتیگراد دیگر افزایش یابد، در صورت عدم اتخاذ تدابیر متقابل، ممکن است کاهش زیادی در عملکرد محصول ایجاد شود. به عنوان مثال، در آفریقا، انتظار می رود تلفات ناشی از آفات برای محصولات اصلی مانند ذرت، برنج و گندم 50 درصد (در مقایسه با سطح پایه) افزایش یابد.
این اقدامات همچنین برای کشورهایی با جمعیت خرده مالک بزرگ و کشورهایی که تعهدات مسیر کم کربن را انجام می دهند، مهم است، با توجه به اینکه احتمالاً باید به کشاورزان در انتقال به کشاورزی کم مصرف کربن کمک کنند. به عنوان مثال، کنیا سهم تعیین شده ملی (NDC) را برای کاهش 32 درصدی انتشار گازهای گلخانه ای تا سال 2030 نسبت به خط پایه اعلام کرده است. بخش کشاورزی کنیا بزرگترین منبع (58.6 درصد) کل انتشار این کشور است. بنابراین دستیابی به اهداف کاهش کربن آن نیازمند مشارکت 4.5 میلیون کشاورز خرده پا (حدود 80 درصد کل کشاورزان) و 600000 دامدار است.
ما بیش از 30 اقدام را شناسایی کردیم که کشاورزان خرده مالک می توانند برای کمک به سازگاری با تغییرات اقلیمی و کاهش آن اتخاذ کنند.
ما همچنین به چندین رویکرد اشاره کردیم که دولت ها، شرکای توسعه و بخش خصوصی می توانند برای کمک به مقیاس این اقدامات دنبال کنند. ما دریافتیم که اجرای یک مجموعه اولویت بندی شده از سه اقدام در مقیاس در هر کشور می تواند 45 درصد از انتشار کربن ناشی از کشاورزان کوچک را کاهش دهد. برای سازگاری، تقریباً هر کشاورز خرده مالک می تواند حداقل یک اقدام سازگاری در مزرعه را اتخاذ کند. اما حدود 75 درصد می توانند حداقل سه مورد را اتخاذ کنند – و هرچه اقدامات بیشتری اتخاذ کنند، احتمال بیشتری وجود دارد که تاب آوری آب و هوایی بیشتری حاصل شود.
ما بیش از 30 اقدام را شناسایی کردیم که کشاورزان خرده مالک می توانند برای کمک به سازگاری با تغییرات اقلیمی و کاهش آن اتخاذ کنند.
چگونه کشاورزان خرده پا می توانند با تغییرات آب و هوایی سازگار شوند و آن را کاهش دهند
اتخاذ تدابیر انطباق و کاهش در میان کشاورزان خرده پا پیچیده است. مزارع کوچک تکه تکه شده اند و اغلب دسترسی محدودی به نهاده ها، فناوری های جدید کشاورزی و منابع مالی دارند. با این حال، همانطور که قبلا ذکر شد، ما بیش از 30 اقدام را شناسایی کردیم که کشاورزان خرده مالک می توانند برای سازگاری و کاهش آن دنبال کنند. ما این اقدامات را به پنج دسته تقسیم می کنیم: شیوه های تولید حیوان، اقدامات مبتنی بر برنج، سایر اقدامات مبتنی بر محصول، تغییر و تشدید کاربری زمین، و کاهش پس از برداشت و فرآوری . ما اقدامات برنج را از سایر محصولات جدا می کنیم زیرا انتشارات حاصل از تولید برنج در هر هکتار از پنج تا 30 برابر بیشتر از سایر محصولات است.
از این اقدامات، برخی از این اقدامات به سازگاری با آب و هوا محدود می شوند
مانند مهندسی زیست محیطی صخره ها برای محافظت از خطوط ساحلی در برابر سیل و معرفی انواع محصولات مقاوم به آفات.
سایر موارد منحصراً اقدامات کاهشی هستند
مانند انتخاب نژاد دام متمرکز بر GHG و مقیاس بندیی با انرژی خورشیدی. اما بسیاری از اقدامات دارای مزایای سازگاری و کاهش هستند. به عنوان مثال، معرفی آبیاری برای افزایش بهره وری اثر کاهشی غیرمستقیم دارد و به کشاورزان اجازه می دهد تا محصولات بیشتری را در زمین کمتری بکارند و در نتیجه میزان زمین مورد نیاز برای کشاورزی را کاهش می دهد.
اما آبیاری همچنین دارای مزیت سازگاری است زیرا به کشاورزان اجازه می دهد به رشد برخی محصولات کشاورزی با وجود افزایش تنش آبی و خشکسالی مرتبط با تغییرات آب و هوایی ادامه دهند. در حالی که ما در این مقاله بر انتشار کربن و سازگاری با آب و هوا تمرکز می کنیم، مهم است که توجه داشته باشیم که این اقدامات همچنین مزایای مرتبط با طبیعت مهمی دارند. اینها شامل کاهش تغییر کاربری زمین، کاهش رواناب مواد مغذی به آبراه ها با تعدیل کاربرد کود، و اتخاذ شیوه های مدیریت یکپارچه آفات است.
هر اقدام بر اساس یک آزمایش اثبات شده در یک محیط کشاورزی خرده مالک است.
به عنوان مثال، یکی از اقدامات مربوط به شیوه های تولید دام بر بهبود سیستم های پرورش دام برای افزایش بهره وری و کاهش انتشار گازهای گلخانه ای متمرکز است. این رویکرد در مالاوی و اوگاندا برای یک برنامه پرورش بز مبتنی بر جامعه با 269 کشاورز استفاده شد. در این برنامه، بزها به میانگین وزن بالاتر (از 16 کیلوگرم به 19 کیلوگرم با اصلاح نژاد) و نرخ بقا (از 72 درصد به 91 درصد) رسیدند. انتشار نیز کاهش یافت.
به عنوان مثال دیگر، در تولید برنج
از مدیریت کاه می توان برای حفظ و افزایش حاصلخیزی خاک و ذخیره کربن استفاده کرد. یک مورد از ویتنام نشان داد که ادغام مستقیم بقایای برنج در خاک پس از برداشت منجر به افزایش کربن آلی خاک به میزان حدود سه تن در هکتار شد. این رویکرد همچنین مقدار کود شیمیایی مورد نیاز برای دستیابی به همان بازده را با بازگرداندن مواد مغذی به خاک به میزان قابل توجهی کاهش داد.برای سایر محصولات، استفاده بیشتر از ترکیبی از شش روش خاک ورزی، مدیریت بقایا و روش های کشت مخلوط در سیستم های کشت حبوبات-برنج-گندم در هند منجر به کمترین میزان انتشار شد. این شیوه ها منجر به جداسازی 823 تا 3301 کیلوگرم CO2 معادل در هر هکتار در سال در مقایسه با 4113 تا 7917 انتشار در هر هکتار در شیوههای کشاورزی معمولی و همچنین کاهش 29 درصدی مصرف آب شد.
اولویتبندی سرمایهگذاریها در اتخاذ تدابیر انطباق و کاهش در مزرعه
انتخاب اقدامات برای سرمایه گذاری به عوامل متعددی از جمله سیستم کشاورزی یک کشور بستگی دارد. دسترسی کشاورزان به بازارها، که نشان دهنده توانایی آنها برای دسترسی به سایر بازیگران مانند نمایندگی های فروش برای شرکت های بذری است که ارقام جدید بذر مقاوم به خشکی را می فروشند. هزینه پذیرش؛ و قابلیت های مورد نیاز با در نظر گرفتن این عوامل، ما اقدامات با استفاده از تجزیه و تحلیل جغرافیایی در سه کشور: هند، اتیوپی و مکزیک را اولویت بندی کردیم. آنها با هم خانه بیش از 40 درصد از جمعیت کشاورزان خرده مالک جهانی هستند و حدود یک گیگاتن گازهای گلخانه ای را از کشاورزی تولید می کنند.نتایج نه تنها زمینه های مشترک را در بین سیستم های خرده مالکی بلکه اهمیت رویکرد متمایز بر اساس کشور و منطقه محلی را برجسته می کند.
چگونگی اقدامات سازگاری در کشور متفاوت است
اولویت ها برای سازگاری بر اساس کشور متفاوت است. این تفاوت ها عمدتاً ناشی از قرار گرفتن در معرض خطرات تغییرات آب و هوایی و سیستم های کشاورزی مورد استفاده در مناطق در معرض است. به عنوان مثال، استفاده از انواع دانه های مقاوم به خشکی در هند یا مکزیک مستعد خشکسالی بسیار بیشتر از اتیوپی کاربرد دارد. این به این دلیل است که سیستم های دامداری دامداری به جای تولید محصول بر مناطق مستعد خشکسالی اتیوپی تسلط دارند.
کشاورزان بیشتری در هند (95 درصد از کل) حداقل در معرض یک خطر هستند و بیشتر آنها در معرض خطرات متعددی هستند که نیاز به اتخاذ اقدامات سازگاری متعدد دارد.
در اتیوپی، 37 درصد از کشاورزان حداقل در معرض یک خطر هستند و تعداد کمی از آنها با خطرات متعددی روبرو هستند.
با این وجود، تاب آوری برای هر کشاورز که اقدامات متعددی را اتخاذ می کند، احتمالاً افزایش می یابد.
چگونگی اقدامات کاهشی در کشور متفاوت است
از نقطه نظر فنی، گستردگی کاربرد همه اقدامات ترکیبی به اکثریت قریب به اتفاق (90 درصد) کشاورزان در سه کشور اجازه می دهد حداقل یک اقدام کاهشی اتخاذ کنند. با این حال، کاربرد اقدامات در بین کشورها و در داخل کشورها متفاوت است که توسط سیستم ها و شیوه های کشاورزی مختلف هدایت می شود که منجر به ترکیبات انتشار متفاوت می شود . به عنوان مثال، نرخ مصرف کود در هند بیش از پنج برابر بیشتر از اتیوپی است، به این معنی که اقدامات کاهش خاک و کود در هند بسیار کاربردی تر است.
هنگام لایه بندی معیارهای امکان سنجی، ده معیار برتر کاهش تفاوت های مهم را بر اساس کشور برجسته می کنند . در هند، با توجه به تولید محصول بزرگ آن (و به ویژه تولید برنج)، اقدامات مبتنی بر برنج و محصول نه مورد از ده اقدام اولویت دار را تشکیل می دهند. حدود 50 درصد از انتشارات کشاورزی ناشی از کشاورزان خرده دار در هند را می توان با گسترش جنگل های زراعتی و انتقال به شیوه های تولید برنج پایدارتر در مزارع خرده مالک کاهش داد. اگروفارستری به تنهایی بزرگترین فرصت را نشان می دهد، با فرصت کاهش هفت برابر تاثیر گذارترین اقدام بعدی برای ترکیب کاه برنج در خاک. این با راه اندازی سیاست ملی کشاورزی جنگل داری هند در سال 2014 مطابقت دارد. هند اولین کشوری است که چنین طرحی را برای کاهش تغییرات آب و هوایی و افزایش انعطاف پذیری کشاورزان خرده مالک ارائه می کند.
در اتیوپی و مکزیک، جایی که سیستم های تولید گاو رایجترین است
اقدامات مربوط به دام غالب است و می تواند مجموعاً تا ۲۵ درصد و ۳۵ درصد از انتشار گازهای گلخانه ای را کاهش دهد. در مکزیک، 60 درصد از زمین ها خشک یا نیمه خشک در نظر گرفته می شود و منطقه قابل توجهی به دامداری های مرتعی اختصاص دارد. در نتیجه، یکی از بزرگترین فرصت های کاهش در مدیریت احیا کننده مرتع نهفته است. در اتیوپی، بخش دام مسئول 60 درصد از انتشارات کشاورزی است. بنابراین، پتانسیل کاهش انتشار در اتیوپی بیشتر با اقدامات مبتنی بر دام (هشت مورد از ده مورد برتر)، با مدیریت مرتع، بهبود زمان بندی فروش دام، افزایش پذیرش خدمات دامپزشکی و اقدامات مبتنی بر خوراک، مرتبط است. فرصت.
در مجموع، این کشورها می توانند به حدود 455 مگاتن متریک CO 2 صرفه جویی در انتشار گازهای گلخانه ای – مجموعاً حدود 45 درصد از کل انتشارات کشاورزی ناشی از کشاورزان خرده مالک از هند، اتیوپی و مکزیک – با اجرای تنها سه اهرم اولویت دار در میان مالکان خرد دست یابند. مزارع به صورت جامع و گسترده.
این کشورها می توانند تنها با اجرای سه اهرم، به حدود 455 مگاتن متریک از انتشار گازهای گلخانه ای معادل CO2 صرفه جویی کنند.
پیامدهایی برای بازیگرانی که به دنبال حمایت از سازگاری و تخفیف برای کشاورزان خرده پا هستند
دولت ها، تأمین کنندگان مالی، سازمان های توسعه و بازیگران بخش خصوصی نقش کلیدی در حمایت از تغییر جامعه جهانی کشاورزان خردهمالک به سمت شیوههای پایدارتر دارند.
تحلیل ما دو ملاحظات مهم را برای این حمایت برجسته می کند.
اول، همانطور که در بالا توضیح داده شد، اولویت بندی اقداماتی که باید در سطح زیر ملی با توجه به نا همگونی سیستم های تولید کشاورزان خرده مالک، دامنه تاثیر و امکان پذیری اتخاذ اولویت بندی شود، مهم است. این تمرین اولویت بندی می تواند شناسایی خوشه هایی از مزارع خرده مالک را که در آنها اقدامات متعددی برای پذیرش امکان پذیر است و می توان آزمایشی را آغاز کرد، امکانپذیر کرد.
در این نقطه، نگرانی هایی مانند دسترسی به بازار بسیار مهم است. به عنوان مثال، در هند، تقریباً همه انواع کشاورزان در عرض چهار ساعت از یک بازار جاده ای هستند. در مقایسه، در اتیوپی، تنها 10 درصد از کشاورزان به دلیل پراکندگی بیشتر جمعیت و زیرساخت های کمتر توسعه یافته، در برخی مناطق به بازار دسترسی دارند. این دسترسی کم به بازار نشان دهنده هزینه بالقوه بالاتر برای هر کشاورز برای اجرای اقدامات در مقیاس است.
دوم، اتخاذ این اقدامات نیازمند راه حل هایی در سطح مزرعه و سیستم کشاورزی است. نه تنها کشاورزان باید تغییر رویه های مزرعه را در نظر بگیرند، بلکه سیستم های تحقیقاتی کشاورزی ملی نیز باید در مورد چگونگی توسعه و تجاری سازی فنآوری های جدید مانند بذرهای مقاوم به خشکی نیز فکر کنند. علاوه بر این، ذینفعان باید سرمایهگذاری هایی مانند بهبود زیرساخت ها را برای ایجاد انعطاف پذیری در برابر نوسانات آب و هوایی در نظر بگیرند. دولت و بازیگران بخش خصوصی نیز باید ایجاد پیوندهای بازار برای محصولات در مناطق مختلف را در نظر بگیرند، زیرا کشاورزان ممکن است به دلیل تغییر تناسب زمین، همانطور که قبلا توضیح داده شد، محصولات را تغییر دهند.
اتخاذ این اقدامات مستلزم راه حل هایی در سطح مزرعه و سیستم کشاورزی است.
ما چندین رویکرد مقطعی را شناسایی کردیم که می توانند به مقیاس بندی معیارهای اولویت کمک کنند .
این راهحل ها با ایجاد یک برنامه کشاورزی و مدیریت زمین با ریسک آب و هوا شروع می شود که از نظر جغرافیایی، اقدامات سازگاری و کاهش را در سطح محلی اولویت بندی میکند و سرمایهگذاریها را به این اولویت بندی مرتبط میکند. راهحل ها همچنین شامل توسعه مکانیسم های مالی و تشویقی برای تشویق تغییر رویه در مزرعه است (به عنوان مثال، طراحی مجدد طرح های یارانه، ارائه مشوق های مالیاتی، و پیوند دادن کشاورزان به بازارهای کربن). قرار دادن توانمند ساز های سیستم (سرمایه گذاری بیشتر در تحقیق و توسعه و مقیاس پذیری سیستم های ردیابی). و کاهش نوسانات ناشی از آب و هوا (مقیاس سازی بیمه محصولات کشاورزی و ادغام مدل سازی آب و هوا در برنامه ریزی امنیت غذایی).
تعداد کمی از این رویکردهای مقطعی در عمل به کار گرفته شده اند، با توجه به اینکه بحث سازگاری و کاهش برای کشاورزان خرده مالک نسبتا جدید است. با این حال، تعدادی خلبان در حال انجام هستند. برای مثال، در چین، دولت سیاست های یارانه ای خود را تغییر داد تا از استفاده از کود های شیمیایی برای محصولات خاص جلوگیری کند و با تمرکز ویژه بر کاهش مصرف بیش از حد نیتروژن، جایگزینهای کود آلی را تشویق کند. این سیاست به کاهش مصرف کودهای شیمیایی به میزان 111.5 کیلوگرم در هکتار در شهرستان های پایلوت و افزایش مصرف کودهای آلی به میزان 346.36 کیلوگرم در هکتار برای کشاورزان نمونه کمک کرده است.
یک برآورد نشان داد که چنین اصلاحاتی در سیاست می تواند مصرف کود را تا 30 درصد در مقایسه با نرخ های فعلی کاهش دهد.
علاوه بر این، مدل سازی داده های تاریخی مؤسسه تحقیقات سیاست غذایی بین المللی در پنجاب، هند، برای پیش بینی اثر حذف یارانه برای استخراج آب های زیرزمینی، حذف حداقل سیاست های قیمت حمایتی برای محصولات پرمصرف آب، و تخصیص مجدد یارانه ها به هوشمند آب و هوا مورد استفاده قرار گرفته است.
فن آوری هایی مانند تنوع محصول، خاک ورزی کم، و حوضچه های جمع آوری آب باران در مزرعه با پمپ های خورشیدی و ریز آبیاری. این مدل سازی نشان می دهد که پتانسیل کاهش مصرف آب به میزان 15 میلیارد متر مکعب در سال و کاهش انتشار گازهای گلخانهای به میزان 23 میلیون تن تا سال 2050 وجود دارد.
مدل سازی همچنین نشان می دهد که در صورت تخصیص مجدد یارانه های برای استخراج آبهای زیرزمینی، در نهایت هیچ تغییری در بودجه پنجاب ایجاد نخواهد شد. به عنوان مشوق هایی برای اتخاذ شیوه های کشاورزی هوشمند برای آب و هوا.
شرکای توسعه و بازیگران خصوصی نیز در حال اجرای آزمایشی برای حمایت از اتخاذ تدابیر هوشمند برای آب و هوا هستند.
صندوق One Acre، یک شرکت اجتماعی که با بیش از یک میلیون کشاورز خرده مالک در آفریقا کار می کند، در حال گسترش یک برنامه کشاورزی زراعتی است و پیوند بازارهای اعتبار کربن را برای ارائه مشوق هایی برای کاشت درخت در مزرعه بررسی میکند.
برخی دیگر از نوآوری های مالی برای حمایت از کشاورزی هوشمند با آب و هوا و تاب آوری استفاده می کنند. F3 Life and Financial Access در سال 2017 یک پلتفرم وام دهی هوشمند برای آب و هوا را با 10000 کشاورز در کنیا و رواندا راه اندازی کرد. آنها با وام دهندگان برای توسعه محصولات وام که دارای شرایط و ضوابطی بود که کشاورزان را تشویق به استفاده از شیوه های کشاورزی و مدیریت زمین هوشمند با آب و هوا و استفاده از فناوری تلفن همراه برای نظارت بر پذیرش کشاورزی هوشمند در شرایط آب و هوایی مطابق با الزامات قرارداد وام می کرد، کار کردند. پولا، یک استارت آپ فناوری بیمه در آفریقا، به 6.8 میلیون کشاورز بیمه کشاورزی ارائه کرده است. از جمله محصولات برای رسیدگی به اثرات عملکرد مربوط به آب و هوا.
زیرساخت های مرتبط با تاب آوری حتی در دورافتاده ترین زمینه ها و با فناوری پایین در حال ایجاد است.
به عنوان مثال، “باندهای کانتور” (دیوارهای کم) ترکیب شده با چاله های Zai در 200000 تا 300000 هکتار زمین در سراسر ساحل ایجاد شده است. این رویکرد با وجود خشکسالی های مکرر، عمریز آبیاری را تقریباً دو برابر کرد.
این یک لیست جامع از راه حل های کلان نیست. اما آنها ابتکارات قدرتمندی را که ذینفعان می توانند برای حمایت از مقیاس پذیری اتخاذ تدابیر انطباق و کاهش در میان کشاورزان خرده مالک دنبال کنند، نشان می دهند.
علاوه بر این، بازیگران می توانند از تحقیقات بیشتر برای اطلاع رسانی در تصمیم گیری حمایت کنند.
به عنوان مثال، هزینه اتخاذ و مقیاس این اقدامات تا حد زیادی در ادبیات موجود در حال حاضر کشف نشده است. در حالی که ما از یک ارزیابی کیفی در مورد هزینه استفاده می کنیم، درک هزینه های واقعی در ایجاد معاوضه در مورد اقداماتی که باید انتخاب شود، حیاتی است. سوال تحقیق دیگری می تواند اثربخشی اقدامات مختلف را بررسی کند، به ویژه در مورد سازگاری که در آن معیار یا مجموعه ای از معیارهای مشترک وجود ندارد. در نهایت، آزمایش های گسترده برای آزمایش اینکه کدام راهحل های کلان در تشویق کشاورزان به اتخاذ اقدامات اولویت دار و توسعه و تمسخر مدل های تجاری پایدار برای حمایت از پذیرش مؤثرتر هستند، مفید خواهد بود.
کشاورزی هوشمند
کشاورزان خرده پا می توانند طیف وسیعی از اقدامات را برای کاهش و سازگاری با خطرات تغییرات آب و هوایی اتخاذ کنند. دولت ها و سایر ذینفعان می توانند حمایت از آنها را در تلاش هایشان برای اتخاذ شیوه های کشاورزی پایدار در نظر بگیرند. در انجام این کار، ذینفعان می توانند در زمینه ملی که در آن کار می کنند، فکر کنند و برای شناسایی اولویت های سازگاری و کاهش همکاری کنند. اولویت بندی در نهایت به عنوان یک ستاره شمالی عمل می کند و به برنامه مدیریت زمین کشاورزی برای اطلاع از تخصیص کارآمد سرمایه گذاری و تلاش، از مکانیسم های تامین مالی نوآورانه گرفته تا تحقیق و توسعه هدفمند و نوآوری های فناوری، وارد می شود. تغییرات آب و هوایی در حال حاضر خسارات زیادی را برای کشاورزان خرده پا در سطح جهان ایجاد کرده است. برای رسیدن به یک مسیر 1.5 درجه،